کد خبر: ۱۶۴۴
اگر شما وارد یکی از لابراتورهای دانشگاه ام آی اتی شوید، ممکن است با یک جعبه مقوایی کوچک روبرو شوید که دو تا چشم گرد ومشکی و جای پا، دو چرخ کوچک دارد. این ربات کوچک که «باکسی» نام دارد از رهگذران کمک میخواهد تا به او کمک کنند تا از پله ها بالا برود و یا در سالن را برایش باز کنند.
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۶ - ۲۳ آبان ۱۳۹۷ - 2018 November 14

 

«باکسی» در واقع پروژه دانشجویی الکساندر روبن است. او دانشجوی دکترا در رباتیکس در دانشگاه م آی اتی است و با این پروژه می‌خواهد بفهمد که آیا انسان ها به ربات‌ها کمک می کنند؟ آیا می توان ربات‌هایی ارزان تر ساخت و از انسان‌ها خواست به آن‌ها کمک کنند؟

اما مسیر تحقیق روبن با یک اتفاق جالب تغییر کرد. روزی «باکسی»، ربات کوچک، در راهروهای م آی اتی (MIT) در حال عقب و جلو رفتن بود که به مردی برمی‌خورد. این بار ولی به جای اینکه مرد به «باکسی» در باز کردن در راهرو کمک کند این مرد بود که شروع به درد و دل کردن با ربات کوچک کرد. مرد به «باکسی» گفت که پروازش به خاطر هوای بد کنسل شده است و حالا مجبور است شب را این‌جا بگذراند.

این مکالمه بین یک مرد بالغ که روی زمین نشسته بود تا هم قد «باکسی» شود و یک ربات کوچک که هیچ شباهتی به انسان نداشت برای الکساندر روبن بسیار جالب بود. او به این نتیجه رسید که همان ویژگی‌هایی که باعث می شود تا انسان‌ها به ربات ها کمک کند، انسان‌ها را نیز به حرف زدن و ارتباط برقرار کردن وامی‌دارد.

روبن با همکاری یک هنرمند و فیلم ساز، برنت هاف، یک ربات جدید طراحی کردند و صدای پسر هشت ساله هاف را روی روبات جدید گذاشتند. ربات جدید که «ربات فضول» نام داشت به دستگاه ضبط صدا و تصویر مجهز بود.

آزمایش جدید این گونه تعریف شد. یک خبرنگار در مراسم افتتاحیه یک گالری و «ربات فضول» در یک فستیوال فیلم، سوال‌های از پیش تعیین شده‌ای را از شرکت کنندگان می پرسند و جواب‌ها را ضبط می‌کنند. در انتها جواب‌های مصاحبه انسانی و رباتی با هم مقایسه می‌شوند.

آقای مازور به سوال «چه چیزی را در این دنیا از همه بیشتر دوست داری؟» این گونه پاسخ داد: همسرم. و بعد درباره رابطه اش با همسرش و اینکه چقدر همدیگر را درک می‌کنند صبحت می‌کند.

از خانم هفلاند پرسیده شد که «اگر می‌توانستی به کسی هر چیزی که در دنیا می‌خواهی بدهی، به چه کسی چه هدیه ای می‌دادی؟». او در حالی که به گریه افتاده بود گفت: « به مادر در احتضارم هدیه آرامش را می‌دادم».

خانم دکتر شری ترکل، استاد علم و تکنولوژی دانشگاه آم آی تی که سال‌هاست در زمینه روابط انسان و ماشین تحقیق و مطالعه می‌کند، مصاحبه‌های انجام شده را گوش داد. از نظر او هیچ تفاوتی بین جواب‌هایی که به خبرنگار داده شده بود و جوابی‌هایی که ربات ضبط کرده بود، وجود نداشت. آقای مازور به یک انسان پاسخ داده بود و خانم هفلاند از افسردگی ناشی از مریضی مادرش با یک ربات درد و دل کرده بود.

اما خانم دکتر ترکل معتقد است که با اینکه انسان‌ها به راحتی با ربات‌ها درد و دل می کنند و از آن‌ها به عنوان یک گوش شنوا استفاده می‌کنند، اما در انتها ربات‌ها توانایی ابراز همدردی و کمک عاطفی را ندارند و نمی توانند جای یک انسان را پرکنند.

آزمایش با «ربات فضول» نقایص خودش را داشت اما روبن را متقاعد کرد که در آینده جایی برای ربات‌هایی از این دست در زندگی انسان وجود خواهد داشت. او معقتد است که انسان‌ها با ربات‌ها صادق‌تر هستند و خجالت نمی‌کشند. بنابراین می توان از ربات‌ها برای پرسیدن سوال‌های خجالت آور پزشکی قبل از ملاقات با پزشک استفاده کرد. روبن می گوید: «ربات‌ها دارند می آیند. پس باید برای پیدا کردن جای‌شان در جامعه آماده شویم».

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :