ایران مهمترین همسایه عراق است که جدا از داشتن بیشترین مرز مشترک در درگیریهای این کشور با گروههای تروریستی بیشترین همکاری را داشته و هم اکنون هم شرکتهای خصوصی کشورمان قراردادهای بسیاری برای بازسازی زیرساختهای این کشور منعقد کردهاند و در نتیجه اینکه سکان عراق از این پس در اختیار چه حزب و گروهی قرار میگیرد برای ایران نیز اهمیت بسیاری خواهد داشت.
سیاستهای سعودی و امارات در قبال ایران و فشار بر جناح حاکم در عراق موضوعی است که بسیاری از تحلیلگران در بررسی روابط آتی تهران و بغداد به آن اشاره میکنند. همچنین رویکرد مقتدی صدر و سیاستهای او درخصوص ایران هم قطعا در نقش و جایگاه ایران در روند بازسازی عراق تاثیر خواهد داشت.
در هرصورت فرد حاکم در عراق باید تمام موارد اعم از مشکلات زیرساختی، کمآبی، روابط با همسایگان و موضوعات داخلی را درنظر گرفته و به نوعی حل و فصل کند. به نظر میرسد سالها جنگ چنان ضربهای به بدنه این کشور وارد کرده است که بهترین کار برای سکانداران آتی عراق رسیدگی به مسائل داخلی این کشور و بهبود روابط با همسایگان و کشورهای منطقه است. انتخابات پارلمانی در عراق و ارتباطات آتی تهران و بغداد موضوعی است که درخصوص آن صادق کوشکی کارشناس مسائل منطقه به گفتوگو با «آرمان» پرداخته است که در ادامه میخوانید.
دلایل پیروزی حزب مقتدی صدر، رهبر جریان صدر در انتخابات پارلمانی عراق را چه میدانید و به عقیده شما چرا مردم این کشور بیشترین آراء خود را به نفع سائرون حزب مورد ائتلاف مقتدی صدر به صندوق انداختند؟
از نظر من جناح سائرون که توانست در کسب کرسی پارلمانی از سایر جناحها سبقت بگیرد دو ویژگی نسبت به سایر جناحها داشت. یکی اینکه سائرون به ناسیونالیسم عربی یا ملی گرایی عراقی گرایش پیدا کرده است که بیشتر بر عربیت تاکید دارد. دیگری تاکید بر مطالبات بخش جوان جامعه عراق بهخصوص بخشهای کمتر برخوردار و اقشار ضعیف جامعه است. در حقیقت میتوان گفت که آنها خود را نماینده قشر فقیر عراق آنهم با گرایش ملی و عربی معرفی کردهاند و از این نظر توانستهاند از سایر فهرستها سبقت بگیرند و بیشترین آراء را بهدست آورند.
در رابطه با اینکه چرا مردم عراق در این دوره بیشترین گرایش را به جناح مقتدی صدر پیدا کردهاند باید بگویم که جناح مقتدی صدر در دولت قبلی و در مجلس قبلی حضور پررنگی نداشت زیرا در آخرین دولت نوری مالکی این جناح بیش از هشت کرسی وزارتی و همچنین در پارلمان هم بیش از 40 نماینده داشتند و کارنامه بسیار بدی را از خود به جا گذاشتند. نتیجه عملکرد آنها این شد که جناح مقتدی صدر در دولت حیدرالعبادی جایگاهی را به خود اختصاص نداد.
درنتیجه میتوان گفت این برکنار ماندن مقتدی صدر باعث شد که درطول چهار سال گذشته که دولت حیدرالعبادی روی کار بود، مقتدی صدر ژست اپوزیسیون را گرفت و توانست خود را نماینده طبقات پایین جامعه آن هم با گرایشهای ناسیونالیستی و عربگرا مطرح کند که توانست پایگاهی را مخصوصا در حوزه انتخابیه بغداد به خود اختصاص دهد. همانطور که میدانید منطقه مدینه الصدر در غرب بغداد در حاشیه این شهر قرار گرفته و به طور سنتی از پرجمعیتترین مناطق بغداد و پایگاه جناح مقتدی صدر است و به همین دلیل آنها توانستهاند در منطقه بغداد از سایر فهرستها سبقت بگیرند.
شرایط مقتدی صدر را در تشکیل دولت و انجام ائتلاف با سایر احزاب چطور ارزیابی میکنید؟
اینکه جریان صدر در انتخابات پارلمانی بیشترین آراء را به خود اختصاص داد به آن معنا نیست که شانس تشکیل دولت هم بامقتدی صدر است زیرا مقتدی صدر نتوانسته است بیش از نیمی از کرسیهای مجلس را به خود اختصاص بدهد، به همین دلیل هم ناگزیر است وارد یک ائتلاف شود. اگر او بخواهد دولت را به دست بگیرد باید از بین فهرستهایی که آراء کمتری نسبت به او بهدست آوردند ائتلاف کند.چه فهرست مناطق کردنشین باشد، مناطق استانهای شمالی یا احیانا مناطق جنوب عراق.
باتوجه به شرایط فعلی، پیشبینی شما از ائتلافهای احتمالی که جناح مقتدی صدر با سایر احزاب و گروهها در عراق انجام خواهد داد، چیست؟
هیچ محدودیتی برای ائتلاف وجود ندارد و طبیعتا مقتدی صدر میتواند با هر جناحی که به توافق برسد ائتلاف کند. مقتدی درهمین راستا هم باید بگویم که سابقه رایزنیها و گفتوگوهای خوبی با کردها داشته و همینطور میتواند به برخی از فهرستهای شمال عراق مثل «انبار» و «دیالی» نزدیک شود و این امکان هم وجود دارد که این فهرستها به دلیل دیدگاه ضد ایرانی و عرب گرایی که مقتدی صدر دارد به او نزدیک شوند. قطعا جناح صدر اگر تمایلی به ایجاد دولت داشته باشد گزینههای متعددی را برای ائتلاف دارد. البته امکان ضعیفتر این است که بخواهد با حیدر العبادی ائتلاف کند. اما باتوجه به مشکلاتی که دولت عبادی در چند سال گذشته برای مقتدی صدر بهوجود آورد احتمال این ائتلاف ضعیفتر است اما باتوجه به اینکه مقتدی صدر در گذشته رایزنیهایی با کردها داشته، حتی الامکان ائتلاف او با احزاب مناطق شمالی عراق هم وجود دارد.
به عقیده شما درصورتی که صدر اقدام به تشکیل دولت در عراق کند، به عقیده شما سیاستهای او در قبال ایران تا چه حد مثل گذشته خواهد بود و آیا عرصه سیاست و مصالح عراق او را وادار به تغییراتی در رویکردش نسبت به ایران خواهد کرد؟
واقعیتها در حوزه سیاست، وقتی افراد برای رای جمع کردن سخنرانی میکنند، بسیار متفاوت با زمانی است که آنها مجبورند به طور واقعی وارد کار سیاسی شوند. به همین دلیل شعارهای ضد ایرانی که گاهی از جناح مقتدی صدر شنیده میشد که البته در عراق فراگیر هم نیست، مختص حامیان مقتدی صدر است و نباید فراموش کرد که شخص او و حامیانش در این کشور به افراطگرایی مشهور هستند. در طول سالهای 2003 تاکنون مقتدی صدر در صحنه سیاسی نماد افراطگرایی بوده و هیچ گاه از آنها به عنوان نماد ثبات و عقلانیت یاد نمیشده است. در هر صورت اگر احیانا مقتدی صدر بتواند به قدرت رسیده و با حزبی ائتلاف کند باید با واقعیات روابط دوکشور روبهرو شود و در این صورت حتی اگر دولت ائتلافی بین مقتدی صدر یا افراد دیگر نخواهند رابطه دوستانه با ایران داشته باشند بازهم قطعا نمیتوانند واقعیات موجود در روابط دوکشور را نادیده بگیرند.
واقعیتهایی نظیر 1200 کیلومتر مرز مشترک بین دو کشور که به واسطه آن دولت آتی مستقر بغداد ناگزیر خواهد بود رابطه خود با تهران را دوستانه نگهدارد. باید دقت داشته باشیم که دوکشور به یکدیگر نیاز دارند برای مثال در حوزه انرژی در حال حاضر بخشی از گاز مورد نیاز عراق و نیروگاههای برق آنها توسط ایران تامین میشود که اگر به فرض بخواهند آن را بههم بزنند، جایگزینی برایش ندارند و همین طور در خصوص موضوع مهمی مثل برق کنار گذاشتن ایران برایشان گرفتاری ایجاد خواهد کرد. همچنین نباید فراموش کرد که سازندگی در عراق بخشهای زیادی مانند راه، نیروگاههای برق، سدها، کارخانجات و... به عهده متخصصان و مهندسان و شرکتهای خصوصی ایرانی است. در نتیجه هر فردی که در عراق به قدرت برسد ناگزیر است همسایه قدرتمند شرقی خود را درنظر بگیرد.
درصورتی که صدر بتواند ائتلاف کرده و موفق به تشکیل دولت در عراق شود اگر بخواهد روابط خود با ایران را آنگونه که گفتید یعنی براساس واقعیات ایجاد کند، امکان دارد چه فشارهای خارجی را متحمل شود؟ به عقیده شما مقتدی صدر و حامیانش میتوانند در خصوص روابط با ایران توازنی را ایجاد کنند یا خیر؟
مقتدی صدر در چندسال گذشته تلاش کرده است روابط دوستانه ای با سعودیها و امارات برقرار کند و در همین راستا هم به عربستان سفر کرده و با اماراتیها هم ارتباطاتی داشته که همین موارد بر روی عملکرد جناح صدر تاثیر میگذارد. همین رویکردهای او هم موجب شده که در این انتخابات رای بیاورد، اما مشخص نیست که اگر مقتدی صدر بتواند ائتلاف کند، آیا خواهد توانست مواضع فعلی خود را حفظ کند و به پشتوانه حمایت سعودیها و امارات بتواند گارد ضد ایرانی بگیرد یا خیر. یا اینکه برفرض که رویکردش درقبال ایران را هم تغییری نداد، آیا جناحی که با او ائتلاف کرده هم این رویکرد را خواهد پذیرفت؟ نکته قابل توجه این است که کابینهای که صدر در اختیار خواهد گرفت سقفی دارد و حتی اگر نخست وزیر آینده عراق هم از جناح صدر باشد باز هم اکثریت کابینه در اختیار او نخواهد بود. برهمین اساس نحوه رابطه با ایران، برای عراقیها موضوعی نیست که بتوانند به راحتی از کنار آن عبور کنند.
به عقیده شما فرد و جناحی که در عراق روی کار میآیند، برای بهبود شرایط این کشور چه اولویتهایی را باید مد نظر قرار بدهند؟
اولین مطالبه مردم عراق بحث امنیت، مقابله با تروریسم و مقابله با نا امنیهای ناشی از حضور تروریسم در این کشور است. آنها از سالها جنگ و کشتار در کشورشان خسته هستند. ضمن اینکه انتظار دارند ناامنیها در عراق ازبین برود خواهان اتمام فضای امنیتی در کشورشان نیز هستند. بحث دیگر موضوع بازسازی عراق است چرا که در طول نبرد دوساله ای که با داعش داشتند بسیاری از زیر ساختهای خود را از دست دادند و عملا بیشتر مناطق به ویژه در بخشهای شمالی مانند موصل، النبار، صلاحالدین، دیالی و... به صورت مخروبه درآمدند و به صورت جدی با مشکل روبهرو هستند.
درنتیجه عراق در زمینه زیرساختها از جمله راهها، برق و... به بازسازی جدی نیاز دارد. دولت آتی عراق همچنین با بحث جدی در زمینه آب مواجه خواهد بود زیرا مسیرهای ورودی آب عراق از سمت ترکیه کمتر از یک سوم شده که این امر کشاورزی، محیط زیست و حتی آب شرب عراق را هم با مشکل روبهرو کرده است و این کم آبی تاثیر مخربی بر کشورهای همسایه از جمله ایران هم خواهد داشت و برای حل این بحران همکاری ترکیه اهمیت زیادی دارد تا منطقه بیشتر از این با بحران کم آبی روبهرو نشود. درنتیجه عراق میتواند به نوعی بین فشارهای آمریکا و سعودی و اینکه میخواهد رابطه خود را با ترکیه، ایران و سوریه بهبود بخشد نوعی توازن ایجاد کند. در هرصورت فرد حاکم در عراق باید تمام موارد اعم از مشکلات زیرساختی، کم آبی، روابط با همسایگان و موضوعات داخلی را درنظر گرفته به نوعی حل و فصل کند.
اولویتهایی را که حزبی حاکم در عراق باید در روابط با ایران مدنظر قرار دهد، چه میدانید؟
عراق بیشترین مرز را با ایران دارد، مهمترین و عمیقترین روابط فرهنگی و اعتقادی را هم با کشور ما داشته و دارد. این روابط به هیچ عنوان شبیه روابط عراق با سایر همسایگانش یعنی ترکیه، سوریه، اردن یا عربستان نیست و به همین دلیل بحث رابطه با ایران مسالهای نیست که گروهی در حاکمیت عراق بتوانند آن را نادیده گرفته و کنار بگذارند. سالیانه بیش از یک و نیم میلیون زائر عراقی وارد ایران میشوند و نزدیک دومیلیون زائر ایرانی هم هرسال به عراق سفر میکنند. همچنین بیشترین حجم افرادی که به عنوان توریست پزشکی وارد ایران میشوند هم از سوی این کشور هستند.
موضوع صدور گاز ایران به عراق هم مساله قابل توجهی است چرا که گاز در نیروگاههای این کشور مورد استفاده قرار میگیرد. با برشمردن این روابط و همکاریها با قاطعیت میتوان گفت که رابطه تهران و بغداد رابطه ای نیست کسی بتواند آن را مخدوش کند. اگر قرار باشد این رابطه مخدوش شود طرف عراقی به شدت زیان خواهد دید که فکر نمیکنم کسی بخواهد با وجود تمام تعاملات و ارتباطات دو کشور وارد چنین فضایی شود. بهخصوص اینکه عراق از سالها جنگ و خشونت آسیب فراوانی دیده و مردم این کشور با هزاران امید و آرزو درپای صندوقهای رای حاضر شدند تا فردی را انتخاب کنند که علاوه بر بهبود شرایط معیشتی آنها جایگاه مناسبی برای عراق در عرصه بینالملل و بهویژه در بین همسایگانش ایجاد کند.
منبع: روزنامه آرمان