هرگاه با آدمهاي موفق مشورت کني شريک تفکر روشن آنها خواهي بود
هیچ پیر جهان دیده ای منکر برآیند زهرآلود دارایی حرام در زندگی آدمی نیست بهانه جویی نوعی بیماری است که موفقیت را نابود می کند . به هر قیمتی شده از آن اجتناب کنید خوب گوش کردن را یاد بگیریم، گاه فرصتها بسیار آهسته در میزنند خوشبختی، یگانه چیزی است که می توانیم بی اینکه خود داشته باشیم دیگران را از آن بر خوردار کنیم خوشبختی، یگانه چیزی است که می توانیم بی اینکه خود داشته باشیم دیگران را از آن بر خوردار کنیم كار بزرگ وجود ندارد، به شرطی كه آن را به كارهای كوچكتر تقسیم كنیم اگر هر روز راهت را عوض كنی، هرگز به مقصد اصلی نخواهی رسید. فقط وقتي مجازيم از بالا به كسي نگاه كنيم كه بخواهيم از زمين بلندش كنيم برای آنان که مفهوم پرواز را نمیفهمند ، هر چه بیشتر اوج بگیری کوچکتر میشوی معبودا ! به بزرگی آنچه داده ای آگاهم کن، تا کوچکی آنچه ندارم نا آرامم نکندانسان باید از هر حیث چه ظاهر و چه باطن، زیبا و آراسته باشد
به زبانت اجازه نده که قبل از اندیشه ات به کار افتدسرآمد فضیلت ها و نقطه پایان فضیلت ها ، دانش است . امام علی «ع»
دانشگاه ، مبدأ تحولات است. امام خمینی «ره» حفظ سلامت خود را با حفظ سلامت طبیعت آغاز کنیم.كتاب غذاي روح است و روح از كتاب زنده است.
امام علي (ع): «انسان بنده احسان است».
آدم ها فقط در یک چیز مشترکند : متفاوت بودن مقام معظم رهبری: « فرهنگ منابع طبیعی، باید به معارف عمومی تبدیل شود».از آنچه خودتان بيشتر دوستش مي داريد، به ديگران ببخشيد. «آل عمران آیه92»
احساس مسئولیت عمومی و عزم ملی لازمه تحقق اقتصاد مقاومتی است. تخريب طبيعت، قهر طبيعت را به دنبال دارد. سعادت دیگران، بخشی مهم از خوشبختی ماست فرهنگ مقاومسازي را از سنين پايين آموزش دهیم.برنامه ریزی راهبردی- استراتژیک- فرایندی است سازمانی برای تعریف راهبرد سازمان و تصمیم گیری برای چگونگی یافتن منابع مورد نیاز برای رسیدن به مقصود استراتژی، صورت میگیرد. این فرایند افراد و منابع را نیز شامل میشود.
برای آنکه سازمان بداند به کجا خواهد رفت باید بداند اکنون دقیقاً کجا قرار گرفته است. پس از آن باید آنچه میخواهد باشد را به درستی تعریف کرده و چگونگی رسیدن به آن جایگاه را مشخص کند. مستندات حاصل از این فرایند را برنامهٔ راهبردی سازمان مینامند.
برنامه ریزی راهبردی برای برنامه ریزی مؤثر به منظور تصویر کردن طرح و برنامه یک سازمان بکار میرود، اما هرگز نمیتواند مشخصا پیشبینی کند بازار در آینده دقیقاً چگونه خواهد بود و در آیندهٔ نزدیک چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.
به هر رو، متفکران استراتژی در سازمان میباید استراتژیهای سازمان را بر اساس زنده ماندن در شرایط سخت طراحی کنند.
درواقع برنامه ریزی راهبردی به نوعی تصویر رسمی آیندهٔ سازمان است. هر برنامهٔ راهبردی دست کم به یکی از پرسشهای زیر پاسخ خواهد داد: ۱- ما دقیقاً چه کار میکنیم؟
۲- برای چه کسی کار میکنیم؟
۳-چگونه کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهیم؟
در برنامه ریزیهای تجاری ممکن است پرسش سوم به شکل زیر پرسیده شود:
چگونه میتوان رقیب را از سر راه برداشت یا از رقابت اجتناب کرد؟
در این رویکرد بیشتر بدنبال شکست دادن رقیبان هستیم تا بهترین بودن!
در بسیاری از سازمانها برنامه راهبردی دربارهٔ این است که سال آینده سازمان به کجا خواهد رسید که به طور معمول تر در خصوص سه تا پنج سال آینده (دراز مدت) نیز صادق است، اگرچه بعضی از سازمانها چشم انداز خود را تا ۲۰ سال آینده گسترش دادهاند.